مهمترین دلیل شکست خوردن مایکروسافت از سونی در جنگ کنسولهای نسل هشتم و حالا نسل فعلی بازیهای انحصاری تحسینشده و اصطلاحا کنسولفروشی بود که یکی پس از دیگری در دهه گذشته راه خود را به بازار پیدا کردند. البته اگر بخواهیم صادق باشیم، پلی استیشن همیشه در ساخت و عرضه محتوای انحصاری از رقیبهای خود جلوتر بوده است.
جز یک سری برهههای خاص که تیم سبز با آثاری مثل Halo با قدرت در میدان مبارزه حاضر شد، پلی استیشن همیشه در نبرد انحصاریها و ساخت بازیهای هنری و فرممدار حرف اول را میزده و این مسئله تا به امروز صادق است. در این مقاله به بررسی یک سری از بهترین بازیهای انحصاری کنسولهای پلیاستیشن در تاریخ ۳۰ ساله این برند میپردازیم.
لیست بهترین بازیهای پلی استیشن
۲۰. Ico (۲۰۰۱)
اگر امروزه از بازیهای ویدیویی به عنوان یک فرم هنری یاد میشود، ما بخش زیادی از این را مدیون نبوغ فومیتو اوئدا هستیم. این کارگردان ژاپنی با طراحی بازی Ico و عرضه آن در سال ۲۰۰۱ صنعت گیمینگ را برای همیشه تغییر داد و الهامبخش بسیاری از سازندگان بزرگ بعد از خود از جمله هیدتاکا میازاکی و هیدیو کوجیما شد. حتی سازندگان غربی مثل ناتی داگ از المانهای Ico برای فلسفه طراحی بازیهایی چون The Last of Us و Uncharted استفاده کردند. Ico یک بازی مینیمال بود، اما میراث آن سایهای بزرگ بر بستر این هنر تعاملی انداخت.
۱۹. Ghost of Tsushima (۲۰۲۰)
یوبیسافت بالاخره با عرضه بازی Assassin’s Creed Shadows در سال ۲۰۲۴ میخواهد به خواسته دیرینه طرفداران برای زدن گذری به ژاپن پاسخ دهد، اما استودیوی ساکر پانج این کار را قبل تر از آنها در سال ۲۰۲۰ انجام داد. Ghost of Tsushima یک اکشن-ماجراجویی جهان باز است که از آثار متعددی در طراحی گیمپلی خود الهام میگیرد. هسته بازی بیش از آنکه به مکاشفه بپردازد میخواهد آن لذت پیکار سامورایی را برای طرفداران این ساب ژانر سرگرمی زنده کند. اگر هم لزوما شیفته اینگونه مبارزات سوم شخص نیستید، سرزمین خیرهکننده ژاپن و بخصوص جزیره سوشیما محتوای زیادی برای سرگرم شدن دارد.
۱۸. Horizon Zero Dawn (۲۰۱۶)
وقتی صحبت از بهترین بازیهای انحصاری پلیاستیشن میشود، به سختی میتوان از Horizon Zero Dawn به عنوان اثری مهیب و انقلابی یاد کرد، اما ماجراهای اِیلوی در سرزمین پساآخرالزمانی پر شده از رباتهای دایناسورنمای پرخاشگر برای بسیاری از طرفداران سونی جذاب بود، به قدری که تبدیل به یکی از پرفروشترین بازیهای تاریخ پلیاستیشن و همچنین از دلایل فروش کنسول پلیاستیشن ۴ شد.
۱۷. God of War III (۲۰۱۰)
اکثر گیمرهای مدرن کریتوس را به عنوان پدری مسئولیتپذیر و خردمند میشناسند، اما اگر کمی سابقه گیمینگ شما فراتر از دهه گذشته برود با شخصیتی مواجه میشوید که تقریبا ۱۸۰ درجه مخالف این جنگجوی رواقیِ گرفتار در اساطیر نورس است. کریتوس ماجرای خود را با سه گانه God of War و در دنیای یونان کهن شروع کرد. از این مهم تر، سه بازی اول «جدای خنگ» بیشتر با تکیه بر المانهای هک اند اسلش ساخته شدند که عمق گیمپلی را فدای سرعت و هیجان میکرد. هنوز هم God of War III از بهترین بازیهای هک اند اسلش و پایان ماجرای کریتوس با دم و دستگاه خدایان یونانی یکی از حماسیترین روایتهای تاریخ گیمینگ است.
۱۶. Killzone 2 (۲۰۰۹)
برای بسیاری از شرکتهای بازیسازی بزرگ، کم آوردن در حوزهای که رقیب آن را کاملا تحت تصرف خود در آورده یک کابوس حل نشدنی است، اما برای سونی، ساخت یک بازی تیراندازی اول شخص پربار و لذتبخش صرفا یک چالش دیگر بود. بعد از موفقیت نسبی Killzone استودیوی گوریلا گیمز کار خود را بر روی دنباله این اثر ادامه داد و در سال ۲۰۰۹ با Killzone 2 ثابت کرد که برای ساخت یک تجربه اول شخص جذاب نیازی به بودجههای آنچنانی و تیمهای بزرگ نیست. برای مقایسه باید در نظر بگیرید که بازی Call of Duty: Modern Warfare 2 با بودجه بالای ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ عرضه شد، حال آنکه هزینه ساخت کیلزون ۲ چیزی حدود ۵۰ میلیون دلار بود.
۱۵. Final Fantasy XVI (۲۰۲۳)
بعد از فراز و نشیبهای بسیار فرنچایز Final Fantasy سازندههای ژاپنی اسکوئر اینکس باید ثابت میکردند که هنوز هم میتوانند یک بازی جدید از سری Final Fantasy بسازند و روزهای اوج این سری را زنده کنند. Final Fantasy XVI به جرأت یکی از بهترین بازیهای تاریخ کنسولهای پلیاستیشن است، حال چه صحبت در مورد جهانسازی جاهطلبانه و گسترده آن باشد، چه مبارزات بسیار جذاب و اعتیادآور آن، یا شخصیتهای بیادماندنی، یا داستانی که تا لحظات پایانی شما را میخکوب میکند. ساخت و معرفی یک جهان کاملا خیالی و جدید اصلا کار آسانی نیست، اما دستاورد واقعی Final Fantasy XVI در این است که با ظرافتهای روایی و شخصیتپردازی خود کاری میکند که واقعا به دنیا و کرکترهای این بازی اهمیت بدهید.
۱۴. Metal Gear Solid 3: Snake Eater (۲۰۰۴)
شکی نیست که هیدئو کوجیما یکی از تاثیرگذارترین چهرههای صنعت بازیهای ویدیویی است، اما او این موفقیت را مدیون کدام یک از آثار خود است؟ بسیاری از گیمرها با دو بازی اول Metal Gear Solid خاطرات شیرینی دارند و به حق از آن به عنوان پیشگام سبک مخفیکاری یاد میکنند، اما کوجیما تا عرضه Snake Eater در سال ۲۰۰۴ نتوانست فرمول متال گیری خود را بینقص کند. و حالا، بعد از این همه سال و گذر دو دهه، Metal Gear Solid 3 هنوز هم یکی از بهترین و جاهطلبانهترین بازیهای تاریخ است. همه بازیهای امروز دارای روایت و داستان هستند – یا بهتر است بگوییم اکثر بازیها ادای یک روایت و داستان را در میآورند – اما Snake Eater از کوجیما نه تنها یک داستان جاودانه دارد، بلکه در زمره بهترین داستانها در تاریخ هنر است.
۱۳. Final Fantasy VII Remake (۲۰۲۰)
اگر ریمیک بسیار تحسینشده بازی Final Fantasy VII وجود نداشت باید از عنوان اصلی که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد من باب تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ یاد میکردیم. این ریمیک هم که اساسا همه ابعاد بازی را از نو میسازد و در قالبی جدید ارائه میدهد هم اکنون در جمع بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ قرار دارد. اسکوئر اینکس در نظر دارد ماجرای هفتمین بازی از سری فاینال فانتزی را با دو بازی دیگر به پایان برساند که یکی از آنها یعنی Rebirth امسال برای کنسول پلیاستیشن ۵ عرضه شد. مگر میشود در سراسر گیمینگ شخصیتهای بیادماندنیتر از کلاد، سفیروث، اِریث و تیفا هم پیدا کرد؟
۱۲. Death Stranding (۲۰۱۹)
اگر هیدئو کوجیما با ساخت سری Metal Gear Solid نشان داد که درکی عمیق از مسائل سیاسی و فلسفی جهان فعلی دارد، جدیدترین اثر او یعنی Death Stranding باری دیگر ژرفای بینش او را، این بار در حیطه مسائل اجتماعی و روانشناختی، به همه ثابت کرد. بسیاری از بازی Death Stranding به عنوان یک شبیهساز کولبری یاد میکنند (!) اما واقعیت این است که تیم کوجیما حتی یک اثر با محوریت راه رفتن و جا به جا کردن محموله را هم میتواند به یک بازی جذاب تبدیل کند. اعضای تیم کوجیما پروداکشنز عمیقا فلسفه ساخت و طراحی یک بازی ویدیویی را درک میکنند، حال چه هدفشان ساخت یک عنوان اکشن محور باشد یا اثری که هیچ سنخیتی با کارهای قبلیشان ندارد.
۱۱. Marvel's Spider-Man (۲۰۱۸)
بازیهای Spider-Man تاریخچه قابلتوجهی در صنعت بازیهای ویدیویی دارند و تقریبا چهار دهه است که گیمرها را به شهر نیویورک و ماجراهای پیتر پارکر میکشانند. پس ساخت یک دنباله جدید که بتواند از تکنولوژی نسل جدید کنسولها بهره ببرد و از آثار قبلی بهتر باشد کار آسانی نیست، اما به هرحال باید در نظر گرفت که اینسامنیاک هم سازنده کمتجربهای نیست. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بازی Spider-Man سال ۲۰۱۸ که انحصاری کنسول پلیاستیشن ۴ است (و در سالهای اخیر برای ویندوز هم عرضه شده) روزی قرار بود برای ایکس باکس ساخته شود، اما وقتی مایکروسافت تعلل کرد، سونی با پیشنهاد بهتری بازی را به کنسول خود آورد. در همین مورد هم مدیران سونی نشان دادند که شامه قویتری برای تشخیص پتانسیل بازیهای بزرگ دارند.
۱۰. Demon's Souls (۲۰۰۹)
از اوایل قرن ۲۱ سازندههای بازیهای ویدیویی با تکیه بر تکنولوژیهای جدید بخصوص در حوزه انیمیشن سهبعدی بیشتر و بیشتر به سراغ سینمایی کردن بازیهای ویدیویی رفتند و اینگونه شد که طی چند سال و با ظهور ژانرهای مختلف مثل اکشن ماجراجویی و حتی شوتر اول شخص، بازیها از یک تجربه گیمپلی محور به یک تجربه تعاملی-بصری تبدیل شدند.
در بحبوحه همین تغییرات عظیم، استودیوی فرامسافتور با رهبری هیدتاکا میازاکی برای زنده کردن آن عنصر چالشبرانگیز بازیهای کلاسیک دست به ساخت اثری زدند که خود یک سبک را تعیین کرد. اگر امروز چیزی به اسم سه گانه دارک سولز داریم، یا شاهکاری مثل بلادبورن و الدن رینگ که هرکدام در زمان خود بیشتر جایزهها را درو کردند، همه این را به بازی Demon’s Souls بدهکاریم. حال بعد از گذر یک دهه، «سولزلایک» خود به یک ژانر محبوب و متداول تبدیل شده است.
۹. God of War (۲۰۱۸)
معمولا از ریبوت ۲۰۱۸ سری God of War به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ یاد میشود. شاید این ادعا برای بسیاری از گیمرهایی که این اثر را تجربه نکردهاند یا حتی برعکس از قدیمالایام با این سری خو داشتهاند عجیب باشد، اما واقعیت این است که اثر کوری بارلوگ و استودیو سانتا مونیکا از همه نظر یک بازیِ به اندازه است. شاید God of War چیز جدیدی برای ارائه نداشته باشد و در نهایت ملغمهی چند اثر مشابه به خود باشد، اما مسئلهای که آن را به یک اثر بزرگ تبدیل میکند دقیقا همین ظرافتهاییست که در تک تک ابعاد بازی – از گیمپلی گرفته تا گرافیک و داستان – چند دهه تجربه بی نظیر سازندگان خود را متجلی میکند.
۸. Uncharted 4: A Thief's End (۲۰۱۶)
ساخت و توسعه بازی Uncharted 4 از سختترین دوران استودیو ناتی داگ بود. بدنه اصلی تیم قبل از این به دو گروه تقسیم شده بود و یک گروه با رهبری ایمی هنیگ روی Uncharted 3 کار میکرد و گروهی دیگر با مدیریت نیل دراکمن و بروس استرلی مشغول توسعه بازی The Last of Us بودند. بعد از عرضه Uncharted 3 در سال ۲۰۱۱، ایمی هنیگ و تیمش به سراغ بازی بعدی آنچارتد رفتند اما بعد از چالشهای بسیار و نبود یک بینش واحد، هنیگ در سال ۲۰۱۴ از استودیو جدا شد.
دراکمن و استرلی که با موفقیت کمنظیر The Last of Us در ۲۰۱۳ به محبوبیت بالایی دست یافته بودند، مدیریت این پروژه بعدی را هم در دست گرفتند. بااینکه ناتی داگ بیشتر تمرکز خود را روی Uncharted 4 گذاشت، این تیم تقریبا یک سال خود را برای دستیابی به یک روایت منسجم برای آخرین فصل از داستان نیتن دریک تلف کرد. در نهایت ناتی داگ توانست علیرغم ضربالاجلهای سرسامآور بازی A Thief’s End را در سال ۲۰۱۶ برای کنسول پلیاستیشن ۴ عرضه کند. در وصف آنچارتد ۴ همین بس که انقلابی در جلوههای بصری و فیزیک محیط بود و گیمپلی روان و سینماتیک این سری را به سطوح جدیدی رساند.
۷. Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots (۲۰۰۸)
وقتی این روزها به سراغ Metal Gear Solid 4 میروم تعجببرانگیزترین مسئله تاریخ انتشار آن است. چطور میشود که این بازی عجیب و غریب و نامتعارف و به معنای واقعی کلمه کوجیمایی در سال ۲۰۰۸ عرضه شده باشد؟ Guns of the Patriots یکی از چغرترین بازیهای ساخته شده برای پلیاستیشن ۳ بود و به لطف معماری بستهی سونی هنوز هم برای تجربه آن باید به سراغ این کنسول قدیمی بروید. اما واقعیت این است که Guns of the Patriots به تنهایی ارزش خریدن یک کنسول را دارد. داستان حماسی بیگ باس و فرزندان ناخلفش در چهارمین متال گیر سالید به پایان میرسد، اما برای طرفدارانی که سالها این روایت پیچیده را دنبال کردند، این بازی به مثابه یک شکنجه عاطفی بود که ۲۰ ساعت به طول انجامید.
۶. Uncharted 2: Among Thieves (۲۰۰۹)
در قیل و قال صنعت مخدوش سرگرمی و هجمه بازیهایی که خود را بیش از حد جدی میگیرند، وجود اثری مثل Uncharted 2: Among Thieves یک موهبت است. چرا که دومین قسمت از ماجراجوییهای نیتن دریک نه تنها یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن بلکه از بهترین بازیهای تاریخ به حساب میآید. ماجراجویی شاید واژه بسیار مناسبی برای توصیف Uncharted 2 باشد، آن هم بخاطر اینکه در ورای ترفندهای سینمایی ناتی داگ و جوکهای نسبتا بیمزه دریک و مبارزات هیجانی علیه مزدورهای شرور، این بازی گویی ظهور خود روحیه «ماجراجویی» و تکامل آن در سلسله میراثی است که از دههها قبل ابتدا از ایندیانا جونز و سپس از لارا کرافت به نیتن دریکِ قصه ما رسیده.
۵. The Last of Us (۲۰۱۳)
تعریف کردن از The Last of Us آن هم وقتی بیش از ده سال از انتشار آن گذشته و صدها نفر قبل از ما و مشابه به ما این کار را انجام دادهاند کمی بیهوده است، اما وقتی صحبت از بهترین بازیهای پلیاستیشن میکنیم، نمیتوانیم بزرگترین دستاورد تاریخ استودیو ناتی داگ را نادیده بگیریم. The Last of Us برای همیشه منظره بازیهای ویدیویی را تغییر داد و آن را به فضایی جدیتر برای تبیین مباحث هنری تبدیل کرد. اما شاید جالبترین مسئله در مورد شاهکار ناتی داگ این باشد که برعکس بسیاری از بازیهای موفق دیگر که بعد از مدتی به دستمایه کپی و تقلید دیگر سازندهها بدل میشوند، The Last of Us از نظر فنی در جایگاهی قرار دارد که حتی دیگر استودیوها آرزوی رسیدن به آن را نمیکنند.
۴. Shadow of the Colossus (۲۰۰۵)
اثر بعدی فومیتو اوئدا در سال ۲۰۰۵ برای کنسول پلیاستیشن ۲ عرضه شد. Shadow of the Colossus بازی جاهطلبانهای نیست و همه چیز در فلسفه پدیدآورنده اوئدا صحبت از مینیمالیسم میکند. از محیطها تا طراحی بصری بازی تا گیمپلی آن، Shadow of the Colossus یک تجربه ساده و در عین حال عمیق و بیادماندنی است. شما در این بازی مبارزه یا سیستم مبارزاتی ندارید، بلکه بیشتر انرژی خود را صرف شکست دادن ۱۶ موجود عظیمالجثه میکنید که هر کدام طراحی منحصر به فرد خود را دارند. در نهایت باید گفت که Colossus کمالِ قصهگویی اتمسفری است که باری دیگر بر معرفی بازیهای ویدیویی به عنوان یک فرم هنری دامن میزند.
۳. God of War Ragnarök (۲۰۲۲)
قبلتر از ریبوت God of War به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ یاد کردم، اما واقعیت این است که حالا باید این عنوان را به دنباله آن یعنی رگناروک نسبت دهیم. بازی دوم از همه نظر بهتر از بازی اول است و مهم تر از آن، ماجرای جذاب و حماسی کریتوس و فرزندش اتریوس را به پایانی رضایتبخش و احساسی میرساند. رسالت بازیهای ویدیویی همیشه خلق جهانهایی بوده که گیمرها را سرگرم کند و کمتر اثری جرأت دارد پای خود را فراتر از این اصل مهم بگذارد، اما در مورد «رگناروک» میتوان گفت که نه تنها با یک اثر سرگرمکننده بلکه با یکی از درگیرکنندهترین روایتهای چند دهه اخیر طرف هستیم. در ورای گیمپلی تقریبا بینقصی که رگناروک از عنوان اول به ارث میبرد، بزرگترین نقطه قوت آن بازینامهای بسیار حرفهای و شخصیتپردازی کمنظیر است.
۲. Bloodborne (۲۰۱۵)
بزرگترین مشکل Bloodborne این بود که به عنوان یک اثر انحصاری برای پلیاستیشن ۴ عرضه شد. البته شکی نیست که این موضوع برای طرفداران خود سونی یک امتیاز محسوب میشود، اما Bloodborne به قدری اثر مهم، تاثیرگذار و البته لذتبخش است که حتی سرسختترین مدافعان بحث انحصار در صنعت اقرار میکنند که ای کاش افراد بیشتری میتوانستند به تجربه آن بنشینند! بلادبورن شاید در نگاه اول یک شبیهسازی از دارک سولز به نظر برسد، اما عمق طراحی هنری آن بسیار موشکافانهتر از آثار قدیمیتر میازاکی است. اگر پلیاستیشن ۴ یا پلیاستیشن ۵ دارید و هنوز بلادبورن را تجربه نکردهاید، آن را در بالای لیست خود قرار دهید!
۱. The Last of Us Part II (۲۰۲۰)
سوزناک، مخرب، جاهطلب، انقلابی، پویا. میتوان از صدها صفت این شکلی برای ستایش بازی The Last of Us Part II استفاده کرد، و بعد صدها صفت دیگر در ظرف وجود آن جای داد. بازی دوم از مجموعه «آخرین ما» صرفا یک بازی ویدیویی نیست، بلکه مرثیهای برای تمام انسانیت و تاریخ آن است. اما مهمتر از خود بازی شاید اهمیت این فلسفه شرکت سونی در مورد آزادی دادن به سازندههای خود باشد. بازی The Last of Us Part II یک اثر نامتعارف در فضای فعلی سرمایهداری است، چرا که از ریسک کردن نمیترسد و با جنونی بینظیر دست به خلق روایتی جسورانه و جنجالی میزند. شک ندارم که اگر ناتی داگ با هر شرکتی جز سونی طرف بود، The Last of Us Part II هیچوقت ساخته نمیشد. و آنگاه وای به حال هنر و فرم و این مدیوم سرگرمی!
چگونه برترین بازیهای پلی استیشن را خریداری کنیم؟
خرید مستقیم از فروشگاه پلی استیشن برای بسیاری از بازیکنان ایرانی مشتاق غیرممکن و چالشبرانگیز است. در واقع جهت انجام خرید از این فروشگاه و تمامی فروشگاههای بینالمللی، شما به یک حساب بانکی خارجی یا کارتهای اعتباری نظیر مسترکارت و گیفت کارت دارید. از سوی دیگر متاسفانه ایرانیان قابلیت بهرهگیری از پیپال و دیگر سرویسهای اینچنینی را ندارند. پس راه حل چیست؟
در حال حاضر بهترین و منطقیترین روشی که برای خرید بازیهای پلی استیشن پیش روی شما قرار دارد، استفاده از گیفت کارتهای پلی استیشن است. این گیفت کارتها که توسط وبسایت مسترگیفت عرضه میشوند، مبالغ و ریجنهای مختلفی متناسب با نیاز شما دارند. شما میتوانید به راحتی و با کمترین دغدغه و دردسر، یکی از این گیفت کارتها را تهیه کرده و مستقیما از فروشگاه PlayStation خرید خود را انجام دهید.
در صورتی که میخواهید اطلاعات بیشتری درباره کارتهای هدیه پلی استیشن و نحوه استفاده از آنها بهدست آورید، پیشنهاد میشود به مقاله «همه چیز درباره گیفت کارت پلی استیشن و نحوه استفاده از آن» مراجعه بفرمایید.
جمعبندی
پلی استیشن بدون شک محبوبترین برند تاریخ صنعت ویدیوگیم در دنیا محسوب میشود و این شهرت و عظمت را بیش از هر چیز مدیون بازیهای فوقالعادهاش است. در حقیقت میتوان مدعی شد در بسیاری از برههها این بازیهای پلی استیشن بودهاند که آن را از رقبا جدا کردهاند و نه خود کنسول آن.
ما طی این مقاله از وبلاگ مسترگیفت تلاش کردیم برترین عناوین پلی استیشن طی چند دهه اخیر را به شما معرفی کنیم تا با چشمانی باز و آگاهی کامل به سراغ بازیهای مورد علاقهتان بروید. همچنین ما از بهترین روش انجام خرید در فروشگاه PlayStation برای شما گفتیم که امیدواریم مشکلات و چالشهای موجود را برایتان برطرف نماید.
اگر فکر میکنید یک بازی شایستگی حضور در لیست ما را داشته و اینکه میخواهید صرفا از بازیهای مورد علاقهتان در پلی استیشن برای ما و دیگر کاربران بگویید، حتما از طریق بخش کامنتهای وبلاگ با ما در ارتباط باشید.